.

.

: ۱۲ روز:

 -‘’----------------------‘دعای ندبه’-------------------------

 

لََیتَ شِعری اَینَ استَقَرَّت بِکَ النَّوی بَل اَیُّ اَرضٍ تُقِلُّکَ اَوثَری اَبِرَضوی اَو غَیرِها ...

ای کاش میدانستم در چه جایی منزل گرفته ای و چه سرزمین و مکانی تو را بر خود نگهداشته ، آیا در کوه رضوائی یا غیر آن ...

 

اَللهُّمَ اَنت کَشّافُ الکُرَبِ وَ البَلوی و اِلَیکَ اَستَعدی فَعِندَکَ العَدوی و اَنتَ رَبُّ الاخِرَةِ و الاوُلی فَاَغِث یا غِیاثَ المُستَغِیثینَ عُبَیدَکَ المُبتَلی ...

خدایا توئی بر طرف کننده گرفتاریها و بلا، و ازتو دادرسی و یاری جویم که در نزد توست دادخواهی و یاری و توئی پروردگار دنیا و آخرت ،پس فریاد رسی کن ای فریاد رس درماندگان از بنده خُرد گرفتارت ...

 

---------------------‘ شیخ حسین گنجی‘-------------------

 

حکایتی است که از حضرت آیت ا...بهجت نقل کردند:

(( یکبار که وارد حرم امام ضامن- حضرت علی ابن موسی رضا(ع)- می شدم،نابینایی را دیدم که دم در ورودی حرم نشسته بود.ناگهان به دلم افتاد که از نابینا بپرسم امام زمان(عج) ازکدام در واردحرم شدند؟با خودم گفتم :عجب الهامی!بیناها هم نمیدانند،چشم دارها هم خبر ندارندکه ایشان از کجا وارد می شوند ، حال ...

اما جلو رفتم و پرسیدم :

 "به نظر شما امام زمان (عج) از کدام در وارد حرم آقا امام رضا می شوند؟گفت:ایشان هم اکنون از همین در تشریف بردند! "

 

-‘’--------------------‘ نادونی‘-------------------------‘’-

 

*  امروز اولین جمعه پاییز بود ...چقدر دلم گرفته بود و چقدر کسل کننده بود...

    امروز چقدر خوابیدم ... تلافی بیخوابی این یکی دوهفته ...

*  تعطیلات تموم شد ، آره حتی برای من ...

*  ولی در این مورد نمیخواستم حرف بزنم ، میخواستم بگم 12 روز دیگه تاماه رمضون مونده ، چقدر دلم لک زده برای سحر و افطار و تنبلی و هزار تا دلیل برای ننه من غریبم بازی در اوردن و بچه ننه بازی سر سجّاده ...

چقدر با ماه رمضون حال میکنم ، از عید هم بیشتر دوسش دارم ، چقدر خاطرات دارم باهاش ، چقدر خاطرات دارم ازش  ... کاش همیشه شیطون توی غل و زنجیر باشه